جستجو
خبرشمال/
آخرین جلسه شورای اداری استان مازندران با چند معارفه که مهمترین آن معرفی رسمی (حاجمجید)احمد حسینزادگان بهعنوان معاون سیاسی ، امنیتی و اجتماعی استاندار بود برگزار شد .
مهندس محمد اسلامی در این جلسه ضمن بیان مشکلات استان و اولویتهای دستگاههای اجرایی در سال 97 به نکتهای اشاره کرد که درحقیقت سالها است همانند زنجیر، توسعه استان را در خود گرفته و اجازه حرکت هماهنگ بر این ریل را نمیدهد. وی گفت:« همه پروژههای نیمهتمام مازندران در سال 97 باید به سرانجام برسد و سال آینده سال پایان پروژههای نیمهتمام استان تلقی شود چون انتظاراتی که دولت از ما و همچنین مطالباتی که مردم از مدیران ارشد استان دارند بهعنوان تکلیف شرعی، برای ما مسوولیتآور است.
نماینده ارشد دولت در ادامه افزود: برنامهمحوری برای دستگاهها یک ضرورت است و توجه به اهداف کمی که در سازمان برنامه و بودجه استان ابلاغ شده است باید مقابل چشمان ما باشد و هر روز، متعهدانه پیگیری کنیم.
وی با اعلام اینکه امروز بیکاری دغدغه بزرگ خانوادهها است، ادامه داد: همه باید نسبت به این معضل اهتمام داشته باشیم و با فکر و برنامه و ممارست دقیق، زمینه رفع بیکاری را مهیا سازیم اما برای توسعه و رفع موانع تولید و رونق بازار کار و اشتغال، تنها تزریق پول، کارساز نیست، و لازم است یک دگرگونی فکری در نگاه و رفتار ما باید ایجاد شود. وی همچنین با اشاره به موفقیتها و دستاوردهای ورزشی اخیر استان همچنین تاکید کرد: نباید سخن از قرمز و آبی، بابلی، قایمشهری و یا ساروی کرد.»
تمرکز این مقال بر بخش اخیر سخن مهندس اسلامی است که از همه خواست از قرمز و آبی کردن استان و بحثهای تکراری چون ساروی و بابلی و قایمشهری پرهیز کنیم اما چه کسی است که نداند تا امروز چه آسیبها که از همین نگاه تند شهری و تعصب منطقهای به مازندران نرسید و همچنان میرسد؟
احتمالا بسیاری از نخبگان و بزرگان استان، توجهی به این سخن استاندار ندارند یا نمیخواهند داشته باشند، چون مطابق ضربالمثل معروف انگلیسی « عادتهای غلط و مزمن، بهسختی و بهدشواری میشکند» و این عالیجنابان نیز عزم و جرات و جسارتی برای شکستن عاداتی چون بخشینگری و نگرش منطقهای و تعصبآمیز در فرایند توسعه ندارند، همچنین گمان میکنم برخی سیاسیون و نخبگان نیز این هشدار مهندس اسلامی را «ناخودآگاه» و غیرعالمانه، تصور میکنند و بنا را بر این میگذارند که مهندس اسلامی بر حسب عادتی که غالبا مدیران ارشد در سخنرانی و اظهار فضل دارند، چنین سخنی بر زبان آورد اما نگارنده با شناختی که در این مدت از این مدیر اصفهانی بهدست آوردهام و ازجمله با توجه به دقت نظری که از وی سراغ دارم، یقین دارم این هشدار و تذکر مهندس اسلامی در جلسه شورای اداری استان در حضور مدیران دستگاههای اجرایی، هدفمند و عالمانه بودهاست. این دقت نظر را در مهندس پنجه فولادگران، نخستین استاندار اصفهانی مازندران که درفاصله سالهای 83 تا 84 در مازندران خدمت کرد، ندیدم و یا در دکتر انصاری استاندار خراسانی که پیش از پنجه فولادگران، سکان هدایت مازندران را در دست داشت، سراغ ندارم. بعد از استانداران مازندرانی و بومی که بهخوبی نسبت به این مانع بزرگ توسعه متوازن استان، اشراف داشتهاند و برخی نیز علیرغم ادعاهای خود، آشکارا براساس تعصبات محلی و گرایشهای شهرستانی عمل میکردند، شنیدن این نقیصه از یک استاندار غیربومی هم جای شرمساری برای بزرگان استان است و هم میتواند نقطه آغازی باشد بر پایان یک رویکرد نادرست در مدیریتِ توسعه.
در تایید آسیبهایی که از رهگذر این نگاه و نگرش به مازندران زیبا رسید، نیازی به آمار و ارقام مستند از ادارات کلان استان نیست و تنها کافی است به اطلس توسعه استان نگاهی گذرا بیندازیم تا عمق مفهوم توسعه ناعادلانه و نامتوازن را در مقابل دیدگان خود ببینیم. شرق مازندران و بهویژه شهرستانهایی چون گلوگاه، از قافله توسعه بهگونهای عقب افتادهاند که گویا از نظر تقسیمات کشوری، هیچ تعلقی به مازندران ندارند. امروز هیچ کس از آمار بالای بیکاری در گلوگاه و جوانان باانگیزهای که از سر ناچاری به سمت شغل پرخطر«دکلبندی» در نواحی صعبالعبود و استانهای دوردست میروند، بیاطلاع نیست. این در حالی است که در برخی از شهرستانهای دیگر در مناطق مرکزی و غربی استان، واحدهایی با اعتبارات دولتی تاسیس شدهاند که تعداد قابل توجهی نیروی انسانی و جوانان منطقه را به کار گرفتهاند. دامنه بخشینگری و به تعبیر استاندار «اعمال نگاه قرمز و آبی و ساروی، بابلی و قایمشهری» به استفاده از توان نیروی انسانی نیز کشیده شد به این شکل که کمتر از نیروهای شرق استان در چرخه مدیریت استفاده شد و بدتر از آن، این چرخه مملو از نام افرادی است که تنها اختصاص به چند شهر بزرگ دارند.
بهعنوان دومین مصداق از مرزهای پررنگ آبی و قرمز در استان و بخشینگری و تعصبات شهری مدیران، نمایندگان و حتی نخبگان و کانونهای تصمیمسازی میتوان به پروندههای ویژهای چون امتیاز منطقه آزاد اشاره کرد که دولت و تمام نهادهای زیرمجموعه آن، با توجه به شرایط ژئواستراتژیکی مازندران و نزدیکی این استان به کشورهای حوزه دریای خزر، خواهان اعطای این امتیاز کلیدی به یکی از بنادر هستند اما نمایندگان و مدیران سه بندر دیگر، علم مخالفت برافراشتند و علنی به دولت گفتند: «اگر این امتیاز به شهر من تعلق نگیرد، ترجیح میدهیم از مازندران گرفته شود!»
خسارات، آسیبها و آفتهایی که از طریق این عادت غلط بزرگان و مدیران ارشد استان، به فرآیند توسعه و زیرشاخههای آن از صنعت، کشاورزی، محیط زیست و گردشگری و همچنین به فرهنگ عمومی مازندران وارد شد، غیرقابل شمارش است و درد و دریغ اینجاست که این داستان تلخ ادامه دارد و همچنان برخی از مدیران شهرهای غرب استان در جلسات رسمی، بر طبل استقلال مازندران غربی میکوبند و به این شیوه، آشکارا اعلان میکنند هیچ تعهدی به مازندران متحد و یکپارچه ندارند و بدیهی است شاخصهای برجسته و ملموس توسعه را تنها به شرط استقرار در شهر و حوزه انتخابیه خود میخواهند و لاغیر.
تذکر و تلنگر مهندس اسلامی به مدیران و مسوولان دستگاههای اجرایی از این نظر اهمیت دارد که یک مدیر اصفهانی و غیربومی، به بزرگان مازندران یادآور میشود اگر نگاه همگرایانه نداشته باشند، دست در دست هم ندهند و در کنار هم قرار نگیرند، نمیتوانند و نباید انتظار توسعه پایدار داشته باشند چون یکی از بدیهیات این حوزه که نیاز به استدلال و احتجاج ندارد این است که توسعه، موقوف به سلسلهای از علتها و پیششرطها است که «وحدت و اعمال نگاه تعاملی» به جای تکروی و نگاه تقابلی، علت کلیدی است و بدون آن، هرگز توسعه عادلانه و پایدار محقق نخواهد شد. خبرشمال در چندین گزارش و تحلیل در ماههای اخیر به ضرورت وحدت و همکاری میان مدیران و نخبگان مازندران پرداخت و درآستانه سال جدید نیز رجای واثق داریم این حلقه مفقوده، به جای اصلی خود برگردد. بهویژه اینکه این استان در خصوص سایر پیششرطهای توسعه، کمبودی ندارد و در زمینههای مختلف، در شمار دو یا سه استان ثروتمند و غنی کشور است.