جستجو
«خبرشمال» از ارتباط فاجعه زیستمحیطی و اخلاق اجتماعی مینویسد؛
دومینوی خشونت در طبیعت مازندران
ماهبانو صالحنژاد /
اشاره: مواجهه با اخبار وحشتناک برخورد انسان امروز با موجودات زنده بهخصوص حیوانات خاص و زیبای اطرافش و نحوه برخورد دیگر انسانها با آن انسانها، بهانه نوشته امروز است. در حالی که همه خوشحالیم اگر در جریان شیوع کرونا ما محدود و خانهنشین شدیم، دستکم محیط زیستمان و موجودات زنده دیگر نفسی تازه کردهاند، با انسانهایی روبهرو میشویم که حتی بیرحمانه بر جسد موجوداتی تکرارناشدنی مالکاند.
اولین خبر مربوط به چند وقت پیش است؛ «توله خرسی از ارتفاعی در کوههای مازندران پرت میشود. مردانی با سنگپرانی درصدد کشتن آن تولهخرس برمیآیند». لابد طرحوارههای انسان غارنشین که خرس را مهاجم و تهدیدی علیه بقای خود میدیده، پس از هزاران سال در ذهن و ضمیر آن مردان مانده است. در این روزگار که افزایش هولناک جمعیت انسانی و توسعه زیستگاههای مدرن، دیگر نه تنها مجالی به تهدید از سوی جانوران وحشی علیه انسان نمیدهد، بلکه نسل جانوران وحشی در اثر افزونی جمعیت انسانی و تهدیدهای زندگی صنعتی انسان در حال انقراض است. از این صحنه بینهایت دلآزار قطعه فیلمی در فضای مجازی منتشر شد و سیل فحش و ابراز خشونت نسبت به خشونتگران روانه بود. اما در این فحشبار، نکات قابل توجه و اصلیترین حرفها ناگفته میمانند؛ بهراستی برای تغییر آن طرحواره جامانده در ذهن مردان امروز و فردای مازندران و دیگر مجاوران کوهستان چه میتوان کرد؟ تا کی این افراد در برابر هر جاندار ناآشنا موضع دشمنی و بیرحمی خواهند داشت؟ نهادهای مرتبط با محیط زیست، نهادهای آموزشی، نخبگان، اکولوژیستها و سمنهای مرتبط در اینباره چه مسئولیتی دارند؟ آیا جز پراکندن توهین و نفرت نسبت به آن مردان که خود حاوی خشونت علیه آن انسانهای ناآگاه است، نمیتوان واکنشی دیگر نشان داد؟ آیا برای زنجیره نفرتانگیز و مخرب خشم و دومینوی خشونت در این سرزمین پایانی متصور است؟
در آن فیلم کوتاه پخششده، صدایی زنانه مردان را به خودداری از ادامۀ خشونت دعوت میکند. زنی که بعدها در فضای مجازی نامش میآید و از او تقدیر میشود. زنی که صدایش مرا وسوسه کرد با زنانهنگری و اخلاق مراقبت مادرانه بیشتر، نجات آینده این خاک بر زمین و اکوسیستم و جاندارانش را طرح بزنیم. شاید اگر نجاتی در این وضع نابهسامان ممکن باشد، پرچمدار و طراح آن نجات، یک مادرانه است.
خبر بعدی «کشف حدود ۷۰ قطعه انواع پرنده تاکسیدرمیشده در آمل» است. رییس اداره حفاظت محیط زیست آمل از کشف حدود ۷۰ قطعه انواع پرنده تاکسیدرمیشده از یک باند فروش و عرضه این پرندگان در این شهرستان خبر میدهد. «وحید رضاییان» گفت: ماموران یگان حفاظت اداره محیط زیست آمل پس از شناسایی اعضای این باند که پرندگان تاکسیدرمیشده را از شهرستانهای همجوار تهیه میکردند و در یک انبار مخفی با تبدیل فرایند تاکسیدرمی برای فروش به بازار آمل انتقال میدادند، با حکم دادگستری آنان را دستگیر کردند. پرندههای کشفشده شامل انواع کاکایی، قرقاول، مرغابی، کبک، مرغ شاخدار آفریقایی و حواصیل خاکستری بوده که توسط ماموران اداره حفاظت محیط زیست و پلیس اطلاعات نیروی انتظامی آمل شناسایی و دستگیر شدند. مجموعهای از پرندگان و حیوانات تاکسیدرمی نایاب که ارزش آن را حدود ۳ میلیارد ریال اعلام کردهاند. پرونده تخلف برای ۳ نفر از متهمان این موضوع تشکیل شده و آنان اکنون تحویل مقامهای قضایی شهرستان شدند. رضاییان به این خبر فاجعهبار جملاتی را اضافه میکند: «حفظ و حراست از گونههای کمیاب جانوری از سوی همه افراد یک وظیفه عمومی است و ضرورت دارد که هر فردی نسبت به حراست از آنها تلاش کند». جملاتی که در نهایت چنین گزارشی بهنظر تزیینی میآیند و باید به مرور زمان به فرهنگ ساکنان شهر تزریق شوند. جملاتی که دیگر آن 70 موجود کمیاب را جانی نمیدهند و در نظر کسی هم موثر واقع نمیشوند. پیش از انتشار خبر بد بعدی، باید این مسوول و دیگر همقطارانش با خود بگویند این وظیفه عمومی با چه کلمات، لحن و صدایی در گوش مردم خواهد نشست و با هر اقدام فرهنگسازانه، آمارگیری تاثیرگذاریاش را نیز همراه کنند.
باز هم خبری دیگر از بیرحمی و نادانی انسان؛ «کشف و ضبط لاشه یک قلاده خرس قهوهای از یک خانه». ماموران یگان حفاظت محیط زیست چالوس در بازرسی یک منزل مشکوک، لاشه یک قلاده خرس قهوهای، در واقع قسمتی از دست حیوان را کشف و ضبط کردند.
ماموران یگان حفاظت محیط زیست چالوس که خود آمار و شناخت درستی از حیوانات این منطقه نداشتند تا متوجه غیبت یک یا چند حیوان شوند، طی اخباری که یکی از دوستداران طبیعت در اختیارشان قرار داد و گزارشی منبی بر شکار غیرمجاز یک قلاده خرس قهوهای توسط شکارچی در اطراف روستای «طویر» تنظیم کرد، دست به کار میشوند.این ماموران همراه ماموران نیروی انتظامی این شهرستان به محل موردنظر اعزام شدند و با داشتن حکم قضایی منزل شکارچی غیرمجاز را بازرسی کردند. طی جستوجوی انجامگرفته قسمتی از دست یک قلاده خرس قهوهای را کشف و ضبط کردند. در این بازرسی، مرد شکارچی بهعنوان متخلف دستگیر و با تشکیل پرونده به مراجع قضایی معرفی شد.
خرس قهوهای از گونههای جانوران وحشی حمایت و حفاظتشده است و براساس مصوبه شورای عالی حفاظت محیط زیست ضرر و زیان هر قلاده خرس قهوهای ۷۵ میلیون تومان است. این قیمت برای ارزشگذاری حیوان اعلام میشود اما ارزش واقعی جان این نوع محافظتشده را هنوز مردم منطقه ندانستهاند. حیوانی که شاید فرزندان و نسلهای آینده آرزوی فرصت حفظ جان و موجدیت نسلش در کنار خود را داشت باشند.
سیاره ما زمین، سرگذشتی پرتلاطم و توفانی را پشت سرش گذاشته و حالا دارد دوران پیری خود را میگذراند. بنای عظیمی که حاصل تکاملی بسیار طولانی و به همان اندازه کند بوده است. خاک پیری که هر یک از ما هم عضوی از آن هستیم، سخت ظریف و شکننده است. در حال حاضر که برایتان مینویسم، این زمین به طرز وخیمی با خطر روبهروست. در واقع مدتهاست که در حال فروریختن است. بشریت از هر لحاظ در معرض خطر ویرانیهایی است که خود مسبب آنها بوده و دارد میشود. نیمه بزرگی از سطح کره زمین، که محل سکونت بیش از دو سوم جمعیت انسانی است، با چنان کاهشی در تنوع زیستی روبهروست که دیگر معلوم نیست هرگز شبیه گذشته جبران فاجعه کند و باز هم گونههای جدید در خود بپذیرد. گذشته از اینها شاید دیگر سخت بتواند به تامین نیازهای ساکن بیرحم جدیدش؛ انسان، پاسخ دهد. کره زمین محل زندگی تقریبا ده میلیون گونه زنده است که هریک از این گونهها تاریخی یگانه و سرشار از جهشها و رویدادهای پیشبینیناپذیر داشته است. ما در جریان ششمین نابودی عظیم در تاریخ کره زمین هستیم. دراینباره جای هیچگونه تردید نیست. هیچگونه تردیدی در مورد فاجعهای که در حال وقوع است، وجود ندارد: زندگی بر روی سیّاره زمین در حال نابودی است و سرعت این نابودی به طرز حیرتانگیزی در حال افزایش است. این فرآیند همه گروههای زنده را شامل میشود: از پرندگان تا حشرات و از پستانداران تا ماهیان.
در چهل سال گذشته تنها در هر قاره ۴۰۰ میلیون پرنده نابود شدهاند. از 20 سال قبل به بعد، شمار حشرات پرنده در کشورها ۸۰ درصد کم شده است. تعداد یوزپلنگهای باقیمانده چند هزار بیشتر نیست. ظرف سی سال گذشته شمار شیرها نصف شده، و ادامه نسل اورانگوتانها با خطر روبهروست. قتلعام حیوانات ابعاد هولناکی به خود گرفته است. نابودی یک گونه حیوانی، به معنای دقیق آن، یعنی اینکه هیچ نمونهای از این حیوان، حتی در باغوحشها، باقی نمانده باشد. شمار موجودات زنده بر روی کره زمین دایما کاهش مییابد. دانشمندان کارشناس این پدیده را «انهدام زیستشناختی» نام نهادهاند. هر سال، تقریبا ۴۰۰ میلیون مترمربع بر مساحت شهرها افزوده میشود. جنگلزدایی با هدف گسترش کشاورزی از این هم نگرانکنندهتر است. در مقیاس جهانی، تنها یکچهارم سطح خشکیهای زمین از آثار و عوارض فعالیتهای انسانی مصون مانده است. تا سی سال دیگر این نسبت به ۱۰درصد کاهش خواهد یافت، که بخش بزرگ آن را بیابانها و کوهها و نواحی قطبی در بر میگیرند. تعداد کسانی که در هر سال بر اثر آلودگی محیط زیست میمیرند سه برابر قربانیان بیماری ایدز، یعنی در حدود شش میلیون نفر است. این رقم هرسال، بهویژه در کشورهای فقیر و در مناطقی که در آنها توسعه صنعتی سریع جریان دارد، افزایش مییابد. رشد و دگرگونیهای گیاهان بر اثر تغییرات اقلیمی بهشدت دستخوش زیرورو شدن است و همین خود به کاهش تنوع گلها و گیاهان میانجامد. این کاهش به نوبه خود بر گرمای زمین میافزاید. با کم شدن شمار گونههای زنده، میزان ازت موجود در خاک و درجه حرارت متوسط آن افزایش مییابد. شمار آثار و عوارضی که یکی در پی دیگری میآید، فزونی میگیرد.
همه اینها را باید با صدایی پذیرفتنی، لحنی که عجله تعیین تکلیفی ندارد و احساسی واقعی و به وقت، پیش از تکرار فجایعی که از آن خبر دادیم، در گوش جامعه ایرانی زمزمه کنیم. حیوانات دیگر دشمنان زیست ما نیستند. ما سالهاست همسایگان مزاحم حیواناتیم.